محل تبلیغات شما



یکی از دوستانم تعریف میکرد ، که دوستش در دانشگاه یکی از شهرای ایران خودمون به طرز عجیبی محبوب و مشهور شده بود ! داستان از این قراره که این آقا پسر خیلی چهره جذاب و دلربایی داره ، و کل دختر خانومای دانشگاه به طرز عجیبی در کف این گل پسر هستن ، ایشونم که تا بحال عاشق هیچ دختری نشده و رابطه‌ای هم با کسی نداشته ولی به عنوان یک دوست عادی با خیلی از بچه‌ها در ارتباط بوده ، به طوری که با بعضی از دخترا به سینما ، جاهای دیدنی و خلاصه رفت و آمد داشته حتی بچه‌های دانشگاه رو به خونه‌ش دعوت میکرده ، یه روزی توی دانشگاه یکی از دخترا که دوستش بوده خیلی شاکی میاد سر کلاس و جلوی همه همکلاسی‌ها و استاد خطاب به پسره میگه تو یک آدم لاشی و هرزه هستی که منو دعوت کردی خونت مثل بقیه دخترا باهات رابطه داشته باشم ! پسره بیچاره که از هیچی خبر نداشته هنگ میکنه بعد چند دقیقه تازه لود میشه :) بعد میفهمه همه این دخترایی که دعوت کرده خونه‌ش بعد رفتنشون چه داستان‌هایی درباره خودشون و پسره ساختن ، پسره که باکره بوده کلا از نظر دخترا با همه رابطه داشته ، یعنی هر دختره که خونه‌ش رفته یه داستانی ساخته براش تا پیش دوستای خودش ضایع نشه خونه این پسره رفته و کاری نکردن :))) کلا قضیه خیلی خرااابههه ، یاد آش نخورده و دهن سوخته افتادم :)))))) 


تو این سایتای خارجی داشتم میگشتم خوردم به سایتی برای اموزش درست تایپ کردن ، چقد خوب بوود اخه الان از همه انگشتام استفاده میکنم ، یکم اشتباه میکنم تو نوشتن ولی با تمرین درست میشه قبلا از هر دستم سه انگشتش رو استفاده میکردم .


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ آموزشی اطلاع رسانی دکترامیررضا نقش